Born in the city of everlasting shine, Leila got her inspiration from the hustle and bustle of this city. Ever since she was a child, she has been looking for a way to be more creative. Along the way, she realized that Art can only provide answers for her need of creating. Luck favors the mind that is prepared, and by a stroke of luck, Leila found a professional painter living next door. To quench her intellectual curiosity, she spent so much time in the painter’s house and that was the reason that she could find her way at very early ages.
To widen her horizon, she went to art schools where Leila learnt the basic academic graphics.
She got her hands on designing computer software which was a turning point in her professional career. Her professors opened her eyes to new fields of art which helped her to frame fresh ideas in her work. In different classes and galleries, she exposed herself to different vantage points and thoughts that in the end helped her to create new concepts.
Having gained all the valuable experience, Leila spent a huge amount of time painting to open her own gallery in which she could express her ideas to the world and receive the echo of her feelings from the visitors. Leila realized that there is a growing demand for her work from visitors in galleries to hold more exhibitions and also teaching. Besides painting, she started academic teaching to young talented students who showed enthusiasm. The greatest reason why she never left teaching is that because Leila believes she always learns from the learners.
لیلا متولد شهر درخشش جاویدان، از شلوغی این شهر الهام گرفت. او از کودکی به دنبال راهی برای خلاقیت بیشتر بوده . در طی این راه، او متوجه شد که هنر تنها می تواند پاسخی برای نیاز او به خلقت باشد. بخت و اقبال در خدمت ذهن های اماده است و لیلا با یک شانس، خود را در همسایگی یک نقاش بزرگ یافت. او برای رفع کنجکاوی فکری خود، زمان زیادی را در خانه نقاش سپری کرد و به همین دلیل توانست در سنین پایین راه خود را پیدا کند.
لیلا برای وسعت بخشیدن به افق خود به هنرستانها رفت و اودر آنجا گرافیک آکادمیک اولیه را آموخت. او دست به طراحی نرم افزار کامپیوتری زد که نقطه عطفی در حرفه او بود. استادان او چشمان او را به رشتههای هنری جدیدی باز کردند که به او کمک کرد تا ایدههای تازهای را در کارش بسازد. او در کلاسها و گالریهای مختلف خود را در معرض دیدگاهها و افکار مختلف قرار داد که در نهایت در خلق مفاهیم جدید کمک کرد.
او با به دست آوردن تمام تجربیات ارزشمند، زمان زیادی را صرف نقاشی کرد تا گالری خود را باز کند تا بتواند در آن ایده های خود را به جهانیان بیان کند و پژواک احساسات خود را از بازدیدکنندگان دریافت کند. لیلا متوجه شد که تقاضای فزاینده ای برای آثار او از سوی بازدیدکنندگان در گالری ها برای برگزاری نمایشگاه های بیشتر و همچنین تدریس وجود دارد. او علاوه بر نقاشی، تدریس آکادمیک را به دانش آموزان با استعداد که از خود اشتیاق نشان می دادند، آغاز کرد. بزرگترین دلیلی که او هرگز تدریس را ترک نکرد این است که لیلا معتقد است همیشه از زبان آموزان یاد می گیرد.